آیدا کوچولوی ماآیدا کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره
داداش امیدمداداش امیدم، تا این لحظه: 26 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

مسافرکوچولو

آیدا از۴۵ تا ۴۶ ماهگی

سلام این ماه یه حادثه برای خاله اتفاق افتاد که خدا روشکر بخیر گذشت و من ومامانم یه چندروزی رفتیم خونه ی خاله اینا اونجا به من خوش گذشت هرچند باران درگیر درس و کلاس بود ولی بازی و شیطنتمون سرجاش بود خلاصه یه چند روز موندیم و بر گشتیم یه روزم رفتم باغ موزه ی کتاب واما عکسها اول عکسای من وباران ویه روزم که رایا اومد اونجا و با هم کلی بازی کردیم وعکس هم گرفتیم 😍 😍 😍 😍 این عکسا رو خاله زینب جون ازمن و باران گرفت و طراحی کرد 😍 😍 باران همش موهای منو شونه میکرد و گل وگیره میزد و کلا لباسای مختلف تنم میکرد و خلاصه فشن تایم داشتیم وعکسای من در باغ موزه ی کتاب 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 ...
6 آبان 1396

۴۵ماهگی

من آیدا کوچولو امروز ۴۵ ماهه شدم وچون با دختر دائی و دختر خالم بودم کلا به فکر بازی و شیطنت بودم وحوصله ی عکس گرفتن نداشتم و این چندتا رو هم مامانی به سختی گرفت و کلی هم اخم کردم واسه بعضیاش 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 ...
7 مهر 1396

آیدا از ۴۴تا۴۵ماهگی

سلام من اومدم این ماه خیلی خوش گذشت بخش عمده ایش رو مسافرت بودم و پیش بارانی؛از صبح تا شب با بارانی انواع بازیها رو می کردیم تاب بازی خاله بازی کتاب می خوندیم و خلاصه همش با همدیگه بودیم و خیلی به من خوش گذشت یکی دوروزش سوگند هم بود با هم تئاتر رفتیم ومن بار اولم بود که می رفتم یه شب رفتیم دلفیناریوم برج میلاد که خیلی باحال بود پارک لی لی پوت رفتیم و دو روز هم رفتیم دماوند و دو سه روز هم رفتیم ویلای خاله اینا کلا خیلی خیلی به من خوش گذشت هر چند یه سرمای کوچولو هم خوردم؛وقتی برگشتیم خیلی دلتنگ باران بودم اینقدر که دو روز تب کردم واما عکس ها اولین عکسها وقتی سوگند هم بود و عکسهای تئاتر رفتن و بازی هامون 😍 😍 😍 😍 😍 😍 ...
2 مهر 1396

۴۴ماهگی

سلام من آیدا کوچولو امروز ۴۴ ماهه شدم 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 مامان نوشت:جان منی؛ از این عزیزترنمی شود... ...
7 شهريور 1396

آیدا از ۴۳ تا ۴۴ ماهگی

سلام من آیدای خیال پرداز و دوست داشتنی ومهربون و خوش اخلاق اومدم؛این ماه یه بازی باحال اختراع کردم از مامان وبابا وداداشی می خوام که چشماشون رو ببندن و بغلشون رو باز کنن و بعد میگم صبر کنید ببینید کدومتون رو انتخاب می کنم بعد می دوم و همیشه فقط میرم بغل مامانیم😉 هروقت می خوام برم گردش یا پارک قبل از رفتن میگم من حتمایه دوست خوب پیدا می کنم و جالبه که همیشه هم این اتفاق میفته و من همیشه یه دوست خوب پیدا میکنم واتفاقات این ماه به روایت تصاویر اولین عکسها مربوط به یه روز خوبه که با دوستامون رفتیم گردش از صبح رفتیم و تا عصر موندیم و حسابی با بچه ها بازی کردیم من و آوا و دینا ورضا کوچولو وآبجی زهرا ترنم گلی هم جاش حسابی خالی بود 😍...
2 شهريور 1396

۴۳ماهگی

سلام من امروز ۴۳ ماهه شدم وتصمیم گرفتم عکس هاییاد بودم رو با لباس تولد یک سالگیم بندازم 😍 😍 وجودی آبوت و بابالنگ دراز مامان نوشت:ماه من عشق یعنی خنده های شیرین تو و هندوانه های دم عصر تابستان     ...
7 مرداد 1396

آیدا از ۴۲ تا ۴۳ ماهگی

سلام این ماه درجه ی رویا وپردازی وخیال پردازیم خیلی بالا رفته مثلا اگه یه کسی یه چیز نو بخره توضیح میدم که منم شبیه این داشتم یا اگه یه جای قشنگ برم توضیح میدم که مدرسه ی ما هم این شکلیه و پارک و رود خونه داره ودائم از دوستام صحبت می کنم؛این ماه سوره ی ناس رو حفظ شدم و یه عروسک جایزه گرفتم که اسمش رو گلدونه گذاشتم؛یه سری فعل ها رو گاهی خیلی جالب میگم مثلاساخیدم کاریدم گشت کنم سوزیدم و...وحالا عکس ها اولین عکسا مربوط به یه روزه که رفته بودیم با مادر جون فاطمه اینا رودخونه پیک نیک   😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 اینجا هم یه بار دیگه که خودمون رفتیم گردش 😍 😍 یه ...
5 مرداد 1396

سه ونیم سالگی

سلام من آیدا کوچولو امروز سه ونیم ساله شدم شب عید فطر خونه عزیز جونم یه کیک کوچولو گرفتیم و تولد بازی کردم وامروز یعنی ماهگردم رفتیم پارک وشهر بازی و شام و گردش 🙂 🙂 🙂   🙂 🙂 🙂   🙂 🙂 واین کفشدوزک هم کادوی سه ونیم سالگیم بود واین کالسکه ی خوشگل هم کادوی سوگند ومامانش به مناسبت عید فطر و سه ونیم سالگیم   ...
7 تير 1396

آیدا از ۴۱ تا ۴۲ ماهگی

سلام این ماه بخش عمده ایش ماه رمضون بود ومن یکی دوبار بیشتر پارک وشهر بازی نرفتم البته مامان و بابا هر وقت فرصت کردن بیرون بردن منو ولی نه به اندازه ی همیشه منم دختر خانومی بودم وبهانه گیری نکردم ماه رمضان با کلی شوق وذوق توی چیدن سفره ی افطاری به مامانم کمک می کردم موقع نماز هم چادر سر می کردم و کنارش نماز می خوندم یه تکیه کلام جالب پیدا کردم (آکله بله) مامانی وبابایی وداداشی کلی باهام صحبت کردن و منم متوجه شدم که نباید هیچ کلمه ی بدی بگم ولی خوب یه جاهایی لازمه عصبانی میشم منم خوب؛واسه همین این واژه رو خودم ساختم که هیچ کس هم نمی دونه یعنی چی وموقع عصبانیت به کارش می برم 😆یه تکیه کلام دیگه هم (آقا)اینو از سوگند یاد گرفتم ولابه لای صحبت...
2 تير 1396