آیدا از ۴۲ تا ۴۳ ماهگی
سلام
این ماه درجه ی رویا وپردازی وخیال پردازیم خیلی بالا رفته مثلا اگه یه کسی یه چیز نو بخره توضیح میدم که منم شبیه این داشتم یا اگه یه جای قشنگ برم توضیح میدم که مدرسه ی ما هم این شکلیه و پارک و رود خونه داره ودائم از دوستام صحبت می کنم؛این ماه سوره ی ناس رو حفظ شدم و یه عروسک جایزه گرفتم که اسمش رو گلدونه گذاشتم؛یه سری فعل ها رو گاهی خیلی جالب میگم مثلاساخیدم کاریدم گشت کنم سوزیدم و...وحالا عکس ها
اولین عکسا مربوط به یه روزه که رفته بودیم با مادر جون فاطمه اینا رودخونه پیک نیک
😍
یه روز که رفتیم شهر بازی و اونجا اتفاقی آوا رو دیدیم
یه روز خوب که بارانی و خاله جون اومدن پیشمون
یه شب که شام با سوگند اینا رفتیم پارک
یه روز قشنگ تیر ماهی که بارون قشنگی بارید
یه روز که رفتم حموم ومامانم وانم رو پر از گلبرگای رز کرد
کمک مامانیم آلبالو هسته کردم
یه روز بعد از خوردن ماکارانی غذای مورد علاقم
یه روز که با سارا رفتیم گردش
من وبابائیم
یه روز که عزیز جونم رو برده بودیم همدان دکتر و من با این خروس خوشگل وفواره عکس گرفتم
همدان این برگه ی تبلیغاتی رودادن بهمون و من تا دیدمش گفتم این من و عزیز جونم هستیم
وروز دختر
وآیدا در خواب ناز
😍
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی