آیدا کوچولوی ماآیدا کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره
داداش امیدمداداش امیدم، تا این لحظه: 26 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

مسافرکوچولو

آیدا از 10تا11ماهگی

1393/9/3 17:57
نویسنده : آیداکوچولو
282 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

این ماه من چهار دست وپا رفتم وتونستم دستم رو به هر جائی بگیرم وبلند شم من یه خورده از قرار از همسن های خودم دخمل تنبلتری هستم

20 آبان ماه برای اولین بار از سینه خیز رفتن دست برداشتم وچهار دست وپا رفتم وفهمیدم چقدر ساده تره این جوری

توی این ماه دندون های چهارم وپنجمم دراومدن ودندون ششم هم از قرار قراره دربیاد

دامنه ی لغاتم خیلی تغییری نکرده حتی یه سری از کلمات رو هم دیگه تکرار نمیکنم مثل نی نی ونا نای وبای بای

در عوض وقتی ازم بپرسین کلاغه میگه؟میگم غارغار وببعی میگه ؟میگم بع بع وپیشیه میگه ؟میگم مومووقورقوری میگه ؟میگم قور قور

دستها وپاها وچشمام رو هم بلدم نشون بدم وکلمه ی پا رو هم یاد گرفتم هم به پاهام هم به جورابام میگم پا

به کنترل های وسایل الکتریکی وگوشی های موبایل علاقه ی زیادی دارم ولی مامانی به خاطر آلودگی بیش از حد این وسایل اصلا اجازه نمی ده یه ذره وردارم بخورمشون!

از وقتی ایستادن رو یادگرفتم دائم به یه جائی دستام رو می گیرم ومی ایستم ایقدر که مامانی میگه نکن دختر خدای نکرده آرتروز میگیری!

همچنان عاشق نورم حالا هر نوری ،از لامپ گرفته تا اولین اشعه ی خورشید که صبح از پنجره تابیده میشه بیشترین کلمه ای که طول روز تکرار میکنم کلمه ی "برق"هستش وبا روشن شدن هر لامپی کلی ذوق میکنم.

نمی دونم چه اتفاقی افتاده که یه مدته همه چیز از خونمون غیب میشه مثلا کنسول وآئینه وشمعدون میز کوچکی که روش یه سماور طلائی بود میز تلفن میز عسلی ها ورومیزی ها وهر چیزی که روی میزها بود وخیلی چیزها هم از اتاق داداشی واقعا نمی دونم چرا!!؟؟

واینم چندتا عکس

اولین عکس مال تولد داداشیمه که 18 آبان بود

تولد داداشیم

این عکس اولین چهار دست وپا رفتن های منه

چهاردست وپا

وایستادن هام

ایستادن

ایستادن

اینم روش جدید استفاده از روروئک

روروئک

از علاقمندیم به هرچیزی که مربوط به برق باشه هم چیزی کم نشده

برق بازی

به کنده کاری روی چوب هم علاقه ی خاصی دارم اینقدر که با دندونام گوشه ی میز ومیز عسلی ها رو حسابی کنده کاری کردم

کنده کاری

اینجا دارم با عکس خودم تعریف میکنم

عکسم

واما وقتی قراره برم بخوابم از وقتی برم تا وقتی خوابم ببره 1ساعت طول میکشه انواع شیطونی ها رو میکنم

مامانی کفشک هام رو گذاشته فاصله ی بین تخت ودراور یه بیست باری میرم اونا رو نگاه میکنم

یه بیست باری پامیشم وخلاصه اخرشم کلی عجیب غریب میخوابم

مراحل لالا

مراحل لالا

مراحل لالا

مراحل لالا

واینم یه مدل از خوابیدن های من

لالائی آیدا

اینم یه عکس از نماز خوندن بابا واذیتکاری من

نمازبابا

اینجا آماده شدم برم کفش ودستکش بخرم

تیپ تیپ

واینام من در کالسکه یعنی دریغ از اینکه یه لحظه آروم بشینم سر جام

کالسکه سواری

کالسکه سواری

کالسکه سواری

کالسکه سواری

واولین کفش هائی که خریدم کفشای ورنی قرمز

کفش قرمز

واینم اولین دستکش هام

اولین دستکش های من

 واینم اولین بستنی خوردن من

اولین بستنی

داداشیم این روزا درس داره ودر اتاقش رو میبنده که من نرم اذیتش کنم منم میرم در اتاقش در میزنم وداداش داداش صدا میکنم

دراتاق  دادا

واینم تلاش بابائی برای اینکه بتونه از دندونام عکس بگیره

دندونام

اینجام یه بار که در ورودی باز مونده بود ومن داشتم ددددگویان در میرفتم

فرار

مامان نوشت:خانوم کوچولوی نازم مراقب روز ها وماه ها وسال های پیش روت باش

مراقب خودت باش

مراقب دلت باش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان مهنا
4 آذر 93 15:31
ای جونم آیداخوشگله کفشای قرمزت مبارک باشه ماشالله توهم مثل مهنای من فعال وپرانرژی هستی ___________ ممنونم خاله/سلامت باشید
ترنم
5 آذر 93 14:35
سلام آیدا جونم بسلامتی که راه افتادی شیطونیات داره بیشتر میشه خدا به داد مامانت برسه دندونای خوشگلت هم مبارک کفشا و دستکشاتم خیلی قشنگه مبارکت باشه واظب خودت باش عزیزم وسایل خونه رو هم لابد از دست ور داشتن ___________________________________ ممنونم خاله
مامان نرگس
8 آذر 93 1:32
عزیزمممممم آیدا جون چهار دست و پا رفتنت مبارک عزیزم شما شاید دیر راه افتادی ولی خیلی کارها رو میکنی که فروزان نمیکنه....از نظر کلامی خیلی زرنگی عزیزم واااای قیافشو موقع خوردن بستنی دستکش و کفشهای نو مبارک آیدا جونم ایدایی شما هم مامانو واسه خواب اذیت میکنی!! فروزانم یک ساعت طول میکشه بخوابونمش حالا فقط واسه نیم ساعت خواب روزانه ________________________________ سلام خاله ممنونم بله من هم تا بخوام بخوابم 1 ساعت بازی میکنم ادا در میارم شیرین کاری میکنم ولی مامانی اسم کارام رو میزاره "اذیت"!