تیر ماه داغ🌞
سلام جایزهی کارنامهمون با سوگند و ترنم رفتیم شهر بازی
و آلاچیق بارونی
و تیاتر شهر نقاشی
برای جشنواره غذا خیرین سلامت زندایی آش و حلوا پخته بود رفتیم کمک
و یه روز گرم تابستونی استخر پارتی با ترنم و سوگند
یه روز خوب که با رفقام رفتیم پیکنیک و شهر بازی
سلفی از خودم
در حال نقاشی کشیدن با باران
و یه روز خوب گردش قایق سواری چرخ و فلک با باران♥️
یه روز با خاله اینا رفتیم خونه دایی و برای اولین بار من به زور از مامان و بابام اجازه گرفتم خونشون موندم شب و فرداش بابا خیلی قاطعانه گفت که دیگه هیچوقت نباید شب تنها جایی بمونم
البته به من خیلی خوش گذشت و عصرش هم رفتیم بام گردش کردیم
و شب عید غدیر که مهمون خاله بودیم رفتیم یه رستوران قشنگ
و کلی هم رقصیدیم
و شبی که با ثترنم رفتیم دیدن مسابقه استعداد یابی
مامانی برام روزانه تکرار و تمرین مینویسه که انجام بدم یعنی هزار مدل می چرخم تا بنویسم
و سینما و فیلم والدین امانتی به اتفاق بچه ها