لباس گرم ونرم
سلام
وقتی مامانی داشت برای من خرید می کرد موفق نشد یه لباس بافت دلخواه برای من که دخمل زمستونم گیر بیاره واسه همین داد واسم بافتن وقتی آماده شد مامانی دید هم یه مقدار سایزش بزرگ شده وهم بافتش لطیف نیست
بعد از این ماجرا قرار شد خالم برام ببافه که اونم از اونجائی که خاله از ما دوره بعیده برای تولدم به دستم برسه مامان خودم هم از این هنر ها بلد نیست واسه همین آخرش مجبور شد دوباره یه روز بره بازار ویه لباس آماده واسم بگیره
واین لباس به اتفاق لباس ها ووسایل مورد نیازم رفتند توی ساک برای روزی که من به دنیا بیام
بعدا نوشت :اینم لباس بافتی که خاله جون واسم بافته واتفاقا به موقع به دستم رسید
وکلاه
تا بعد/بای بای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی