آیدا کوچولوی ماآیدا کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره
داداش امیدمداداش امیدم، تا این لحظه: 26 سال و 6 ماه سن داره

مسافرکوچولو

سونوی NT

سلام من باز اومدم دیروز من ومامانی رفتیم برای انجام سونو که یکیش هم سونوی NTبود خداروشکر همه چیز نرمال بود ومن 13 هفته و1روزه بودم با ضربان قلب منظم واکتیویتی نرمال وقد68میلی متر!جنسیتم به خاطر نوع قرار گرفتنم مشخص نشد  هنوز هم به طور کامل وضعیت من ومامانی رضایت بخش نیست وتحدید هائی وجود داره که خوب،توکل هردوی ما به خداست امروز هم من ومامانی رفتیم دیدن ترنم کوچولوی زیبا که 26 روزه که به زمین اومده واز جمع فرشته ها جدا شده ناز وشیرین وزیبا ودوست داشتنی خدایا همه ی بچه ها رو حفظ کن.   ...
13 تير 1392

اولین سونو

سلام دیروز بالاخره مامانی ترسش رو کنار گذاشت ورفت سونوگرافی بماند که خانوم دکتر از 7 خرداد مرتب با بابایی تماس می گرفت واصرار به سونو داشت ومامانی حاضر نمیشد بره حتی دکتر هم نمی رفت  دیروز مامانی روی تخت سونو نفسش بالا نمی اومد اما به خیر گذشت وتوی گزارش سونو نوشته شده بود ضربان قلب مشاهده شد وسن جنین 9هفته و3روز قیافه ی ذوق زده ی بابائی تماشائی بود وبعدش مامانی رفت دکتر که مطبش غلغله بود واسه همین معرفی نکرد که حق کسی ضایع نشه ولی یهو در بازشد وخانوم دکتر خودش اومد بیرون ومامانی رو برد داخل از قرار توی دوربین مداربسته دیده بود خلاصه خانوم دکتر هم از نتیجه ی سونو حسابی خوشحال شد ودو سری داروی جدید نوشت که علاوه بر آمپولها ی قبلی بای...
19 خرداد 1392

این روزهای من ومامانی

سلام این روزا مامانی روزای سختی رو میگذرونه دائم حالت تهوع ودل درد وسردرد داره وبا زدن این آمپولها هم دائم لرز داره آخه مامانی من از اون آدمائیه که تو زمستونم سرما رو احساس نمی کنه اونوقت حالا دائم میلرزه خانوم دکتر گفتن که اولین سونو گرافی رو باید7خرداد انجام بدیم هرچی به این روز نزدیکتر میشیم مامانی بیشر نگران میشه به هر حال هم من هم مامانی راضی هستیم به رضای خدا وامیدوار به لطف خدا  
19 خرداد 1392

تست

سلام امروزبا یه تست بیبی چک مامانی وبابائی وداداشی مطمئن شدن که من هستم و وبا مشاوره پزشکی که انجام دادند مامانی باید روزی یه دونه از این آمپولا بزنه خدایا مواظب من ومامانیم باش... ...
16 ارديبهشت 1392

اولین سلام...

سلام من احتمالا کوچکترین عضو نی نی وبلاگ باشم دقیق نمی دونم ،فکر می کنم تازه دو هفته از عمرم می گذره البته مامانی هنوز آزمایش نداده ولی تقریبا می دونه که من دوهفتست که هستم...
14 ارديبهشت 1392