آیدا از ۴۰ تا ۴۱ ماهگی
سلام من اومدم؛از اون ماه تا این ماه اتفاق جدیدی نیفتاده همین که روز به روز دختر بهتر و گل تر و خانم تر وحرف گوش کن تری میشم
وعکس ها
اول عکس انتخاباتی من که توی کافه خبر قرارگرفت
ورای دادن من ومامانی
روز رای گیری رفتیم مدرسه ومن توی حیاط کلی با بچه ها بازی کردم
وچند عکس از گردش در اردیبهشت زیبا
ومن وثنا وسوگند
یک سفر یک روزه خاله اینا اومدن پیشمون که خیلی خوش گذشت من وبارانی بازی کردیم و گردش رفتیم
آ
توی این عکس هم من وباران وخاله زینب وداداش عرفانم وشقایق ها هستیم
یه روز رفتیم خونه ی دایی بابام ومن کلی با نوه ی نازشون که اسمش نازنینه بازی کردم وبا هم عکس هم گرفتیم
یه بار که از کول بابا می کشیدم بالا برم رو کابینت
ومن واسب دینگ دینگیم
دوروز قبل از نیمه ی شعبان گوشم نگین دار شد
این توگردنی پروانه رو مامان وبابا وداداش به مناسبت نگین دار شدن گوشم براه هدیه گرفتن
این گلیم زیبای کودکانه واین لباس های زیبا رو خاله برام هدیه آوردن
یه روز که رفته بودیم باغ رستوران
وبعدازظهر همون روز با دوستامون رفتیم پارک(ترنم دینا ومن)
وعصرها که به گل هامون اب میدم(دمپایی هام رو هم مثل همیشه برعکس پوشیدم)
وبفرمایین یه چای خوش عطر وطعم میل کنید