اسفند🥶
سلام
اول یه عکس زیبا یه روز برفی من و جمع گرم و صمیمی همکلاسیهام و معلم عزیزم
اسفند سرد زمستانی رو پشت سر گذاشتیم اما چون تقریبا همه سرماخوردگی داشتیم برف بازی نرفتیم فقط یه چندتا عکس تو کوچه م حیاط گرفتم
اتاقم که گردگیری شد مامان ملافههای جدیدم رو انداخت
و آیدا به وقت خانهتکانی
و اولین عیدی از طرف مامان و بابا و داداشی
یه شب خونه داییاینا همه رو میز شام خوردن من و سوگند دوتایی رو زمین
یه روز که تو آفتاب با عینک آفتابی درس میخوندم
حمام عید عروسکها البته فقط یه تعدادشون😖
و جوجهکباب جمعه
خرید عید من😍😍
نقاشی قشنگی که از مامان و بابام کشیدم
عکسهای آخرین روز مدرسه در سال ۱۴۰۲
و عیدی که خانم رادفر و خانم قنبری دادن
و این هم جایزهی دختران شایستهی کلاس؛ من و ثمینا ♥️😍
و شب چهارشنبهسوری مادربزرگها و داییاینا مهمون ما بودن و کلی خوش گذشت
شام رو من و ترنم و سوگند رو میز آشپزخونه خوردیم..
و آتیشبازی
و یهروز با مامانم رفتیم بیرون برای دیدن بازار عید
هفتسینی که خودم درست کردم برای اتاقم و کاکتوس قشنگم
و لبتاپم که خیلی سخته بتونی با شکل سازی روش کلمه بسازی
و ۲۷ اسفند بالاخره مامانیم پا روی قلبش گذاشت و رفتم موهام رو کوتاه کردم
قبل از رفتن
و آرایشگاه
و آیدای بعد از کوتاهی
تو مسیر برگشت با المانهای نوروزی عکس گرفتیم
یه روزم با سوگند و ترنم رفتیم بلوارگردی
امیدوارم سال خوب و خوشی پیشروی همهی مردم به خصوص بچهها باشه🙏♥️🙏