اولین تجربه ی تاب وسرسره
سلام من اومدم
من پارک زیاد می رفتم ولی از تاب وسرسره خبری نبود آخه مامانیم میترسید سوارم کنه بیشتر به خاطر غیر استاندارد بودن وسایل بازی
خلاصه بالاخره دلش رو به دریا زد ورفتیم تاب وسرسره بازی
تاب خیلی خوبه ولی من عاشق سرسره ام
واین سرسره ی لوله ای که عاشقش شدم
اینم پله هاش که اصرار داشتم تنهائی برم بالا
واینم از این سرسره های معمولی که ازش اینجوری میرفتم بالا
شهربازی اسباب بازی های زیادی داشت که همه برای بالای 3 سال بود به جز یه ماشین که سوارش شدم
ویه اسب که البته اونم بالای 3 سال بود ولی سرعت زیادی نداشت ومن سوار شدم
وبادکنک که خیلی دوست دارم
وپفیلاکه خیلی خوشمزست
وبالا کشیدن که من خیلی دوست دارم
واینم موهای فسقلیم که مامانی موفق شد خرگوشی ببنده
وبدون شرح
واینم لالا روی چمن
مامان نوشت:همه ی افق های پیش رویت روشن، فرشته ی کوچولوی من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی