بهمن پر برف❄️❄️
بهمن ماه خیلی خوب برف بارید و من سری به سری عکس برفی گرفتم
این عکسها یه روز که با ترنم و مامانا رفتیم یه برف بازی خیلی حسابی
(این کلاه سفید صورتی زیبا رو خاله جون برام بافتن♥️♥️😍)
و یه روز برفی دیگه
و برف پارو کردن با بابایی
و یه روز سرد گردش و بازی با دینا و رضا
یه روز برفی که با بابایی تو حیاط ایگلو ساختیم
و من و کوه برف تو حیاطمون
یه روز نهار رفتیم پارک و من با این پیشی نهار خوردم
یه شب که خوابیده بودم
یه شب رفتیم خونه دایی بابا و من با نیکی و نازنین نوههای دایی بابا کلی بازی کردم
وقتی میخواستیم بریم خونه برف زیادی باریده بود و تو کوچه بازی کردبم
و یه روز که رفتم سینما فیلم جزیرهی فضایی رو دیدم
و یه روز که با دوستام و مامانها رفتیم کافه سینما و پیتزا خوردیم
و یه مدت بود که دوست داشتم عطر داشته باشم و مامانم برای اولین بار برام عطر بچگونه گرفت
املای تابلویی سر کلاس
برای روز پدر خانم یه کارت تو شاد گذاشت و من درستش کردم♥️
و نقاشی که خودم کشیدم
و فیلم دیدن من و بابایی
مستاجر عزیزجونم یه دختر داره همسن من که اسمش ستارهست و دوست و همبازی منه
خونه عزیز جون با سوگند و ترنم
یه خرگوش برفی هم ساختیم
دایی عمه( زنداییم) به رحمت خدا رفت به همین خاطر تولد ترنم رو نگرفتن و همین طوری یه روز رفتیم خونشون هدیه بردیم و یه کیک کوچولو هم داشت
یکی دو روز خاله اومد پیشمون رفتیم بارقهشان کنیم منظره کوه خیلی زیبا بود عکس گرفتم باهاش