نوروز ۹۹
سلام
سال نو مبارک
امیدوارم سال جدید حال همه ی مردم بهتر باشه و سالی پر از اتفاق های خوب پیش روی همه باشه
مامانم با همه ی بی حوصلگی هاش و درگیریش با مراقبت از عزیز جونم، اما همه کارای مربوط به عید رو انجام داد از خونه تکونی برای خودمون و برای عزیز جونم
تا خرید لباس عید برای ما و تا همه ی خریدهای مربوط به عید و هفت سین و...
شب چهارشنبه سوری دایی اینا و مادر جون اینا و عزیز جونم پیش ما بودن و خیلی به من خوش گذشت، شب عید هم با همگی بودن و سوگند شب پیش من خوابید و تا نصفه شب تعریف کردیم و خندیدیم و خوش گذروندیم دو تایی، صبح زود هم مامانی بیدارمون کرد که اماده بشیم برای سال تحویل
امسال باران پیش ما نبود و به همین دلیل همه ناراحت بودیم
خلاصه سال تحویل شد و کلی عیدی گرفتیم سوگند اینا ظهر هم پیش ما موندن و مامان و باباش بعد از نهار رفتن و سوگندی تا شب پیش من بود و کلی بازی کردیم
و اما عکسها
اول هفت سین ما💖😍
و عکس و پیام تبریک من در کانال پیش دبستانیم💖🤗
و این عکس رو هم بارانی با هفت سین گرفته بود و برامون فرستاد چه حیف که کرونا از هم دور نگهمون داشت شب عید😔
و اما عیدی ها مامان و بابام برام یه گوشواره و یه خونه ی اسباب بازی گرفتن و داداشی ۱هن ۱۵۰۰۰۰تومن عیدی دادن
و این ادم برفی کوچولو رو در سومین روز از بهار ساختم که کلی برف بارید
و روز پنجم نوروز و شکستن قرنطینه و در حال رفتن به منزل مادرجون برای عید دیدنی
ابن عکسا هم مال یه روزیه که مامانی با خاله حدیث سوگند کار داشت منم باهاش رفتم خونشون و یک ساعت بازی کردیم
این عکسها رو که امروز دارم به این مطلب اضافه می کنم مربوط به سیزده به دره که دایی اینا مادر جون اینا و عزیز مهمون ما بودن