تولد ۶ سالگی
این روزا مامانی کلا حال و حوصله نداره
ولی همزمان با شب یلدا یه مهمونی کوچولوی تولد برای من گرفت هفت روز زودتر از تولدم
عزیز جونم دایی حسن اینا اقدس خانوم و مادر جون و مامان جون هم مهمانمون بودن
و اما عکس ها
این النگو کادوی مامان و بابام هستش
بقیه ی کادوهام هم
۲۰۰۰۰۰تومن عزیز جونم، ۲۰۰۰۰۰تومن مامان جونم، دستبند طلا خاله و بارانی که البته قبلا بهم داده بودن و خودشون نبودن، ۴۰۰۰۰۰ تومن دایی علی که خودشون نبودن، ۱۰۰۰۰۰ تومن دایی حسن، بلوز شلوار و ۳۰۰۰۰۰تومن داداش امیدم، شلوار مخمل صورتی اقدس خانم؛ کلی کاردستی دست ساز و جی جی وی جی هم با یه نقاشی زیبا سوگند بهم هدیه داد
مامانی برای من و سوگند و ترنم بادکنک هلیومی گرفته بود که بعد از جشن آرزوهامون رو نوشتیم بستیم بهشون و فرستادیمشون هوا
تولدم بهم خیلی خوش گذشت🙂
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی