آیدا کوچولوی ماآیدا کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره
داداش امیدمداداش امیدم، تا این لحظه: 26 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

مسافرکوچولو

این روزها

1392/9/20 20:23
نویسنده : آیداکوچولو
389 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

اول از یکشنبه ی هفته ی  پیش بگم که مامانی از سرشب دردای بدی گرفت یه  یک ساعتی چیزی نگفت ولی دیگه کم کم به زاویه ی قائمه تبدیل شده بود از شدت درد ،با خانوم دکتر تماس گرفت وخوشبختانه خانو م دکتر مطب بود سریع رفت مطب واول صدای ضربان قلب منو وشنید وبعدشم معاینات روتین انجام شد وخانوم دکتر گفت خوشبختانه درد مربوط به زایمان زودرس نیست ویه سونوی داخلی کامل نوشت وگفت منتظر می مونه تا جواب سونو رو براش ببریم ساعت 9 شب بود وهمه رفته بودند فقط یه مرکز باز بود که اونم دیگه درحال خاموش کردن لامپاشون بودن که با دیدن حال وروز مامانی قبول کردن انجام بدن از سلامتی کامل من تامعده وکلیه وکیسه ی صفرا و کبد مامانی وخلاصه همه چی سونو شد ومشکلی دیده نشد وخانوم دکتر احتمال اسپاسم شدید عضلانی داد ویه آمپول هیوسین نوشت ومامانی همین قدر که خیالش راحت شد خطری منو تحدید نمی کنه حاضر نشد آمپولو بزنه کلا توی این دوران هیچ کدوم مسکنا یا ضد تهوع هائی که خانوم دکتر تجویز کرد ومامانی مصرف نکرد فقط داروهائی رو که برای من ضرورت داشت مصرف کرد خلاصه اومدیم خونه واونشب تا خود صبح مامانی درد داشت واز فردا سمت عصر دیگه دردش کم وقابل تحمل شده بود

واما شنبه 16 آذر ماه که یه روز خیلی مهم محسوب میشد برای ما یعنی پایان هفته ی 36توضیح هفته ی 37 بارداری رو از نی نی سایت اینجا می ذارم تا دلیل اهمیتش معلوم بشه

"بارداری هفته به هفته

هفته 37 بارداری

ا :

کودک شما چگونه تغییر می کند؟

تبريك! كودك شما كامل شده است و از اين به بعد قادر خواهد بود كه به زندگي در خارج رحم ادامه دهد. كودكاني كه قبل از 37 هفتگي به دنيا بيايند نارس و به آنهايي كه بعد از 42 هفته به دنيا بيايند ديرشده مي گويند. وزن كودك شما كمي بيشتر از 2720 گرم است و از سر تا پاشنه پا حدود 48.2 تا 50.8 سانتي متر طول دارد.
موي سر بسياري از كودكان در هنگام تولد كامل است و طول موهاي آنها ممكن است بين 1.2 تا 3.8 سانتي متر باشد. اگر رنگ موي كودك شما با خود شما يكسان نيست تعجب نكنيد. برخي نوزادان هم تنها كمي موي كرك مانند دارند."

وادامه ی ماجرا

صبح از ساعت 10 تا 1/30 منتظر بودیم تا سونو انجام بشه وهمه چیز شکر خدا نرمال بود واینکه من بالاخره چرخیده بودم آخه کل هشت ماه گذشته رو پابت قرم سرپا بودم وحالا یهو چرخیده بودم

اومدیم خونه وبعداز ظهر ساعت 4 رفتیم دکتر وخانوم دکتر گفت که مامانی بایدبه فاصله ی 24 ساعت  6 تا بتامتازون تزریق کنه برای تکامل ریه ی من واینکه دچار عارضه ی تنفسی نشم یه نامه هم داد برای متخصص داخلی که ویزیت بشیم ویه نامه هم برای دکتر مسئول بیمه

خلاصه رفتیم دکتر داخلی وقرار شد آمپول های مامانی رو تا 1 دی ادامه بدیم واز 1 تا 5 دی یه آمپول دیگه بزنه واز 5 دی قطع کنه وشر ح حال رو برای خانوم دکتر نوشت ونامه ی مسئول بیمه موند برای صبح فردای اونروزخوشبختانه فردا نامه ی تایید بیمه هم گرفتیم ودوباره رفتیم پیش خانوم دکتر وخانوم دکتر به مامانی گفت از پنج دی تا زمان زایمان باید بستری وتحت نظر باشی وتا اونجائی که میشناسمت می دونم که قبول نمی کنی پس یه نامه میدم از پنج دی هرروز صبح به مدت یک ساعت باید بستری بشی برای چکاب وآزمایشاتت که مامانی قبول کرد

بعدش با کلینیک ابن سینا تماس گرفتیم و در مورد بتامتازونا پرسیدیم که تائید کرد اما درمورد آمپولای روتین گفتن بدون ویزیت وآزمایشات نمی تونن نظر بدن وبعدش با خانوم دکتر رمضان زاده تماس گرفتیم وایشون هم دقیقا همین صحبتها رو تائید کردن

امشب مامانی 3تا بتامتازون اول رو میزنه وفردا 3تای دوم رو واحتمالا حسابی بعدش تا 2/3 روز ورم میکنه

واز این به بعد هم مثل همیشه فقط می تونیم توکل کنیم به خود خود خدای خوب ومهربون

 تا بعد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)