آیدا کوچولوی ماآیدا کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
داداش امیدمداداش امیدم، تا این لحظه: 26 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

مسافرکوچولو

آیدا از 6تا7ماهگی

1393/5/3 17:55
نویسنده : آیداکوچولو
261 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

اول بریم سراغ چند تا عکس

اینجا من در لباسشوئی

من ولباسشوئی

من خوشحال توی حمام

حمام

وبعدازحمام

بعداز حمام

چندتاعکس لالائی(من کلا با قیافه ی خیلی جدی میخوابم )

لالا

لالا

لالا

من یه مدت خیلی تلاش کردم گوشام رو بخورم اما چون نشد همیشه به جاش گوشای تدی خرسه رو می خورم که آبجی بارانی واسم هدیه گرفته وخیلی هم دوسش دارم

تدی خرسه

اصراردارم خودم با لیوانم آب بخورم

لیوانم

دائم میرم خودم رو به لبه فرش میرسونم ببینم زیرشون چه خبره

فرش

زیرفرش

من عاشق نون سنگکم

نون سنگکم

بین عروسکام این یکی از همه خوشگلتره؟نه!با نمکتره؟نه!....نه!خوشمزه تره

خوشمزه

این عکس رو بابائی یه روز صبح که من ومامانی خواب بودیم وقتی می خواسته بره سر کار گرفته

من ومامانم

این عکس مال یه شب افطاره مامانی وسایل سفره رو جمع کرده بود اومد سفره رو جمع کنه که با این صحنه مواجه شد

سفره ی افطار

اینم منو خاله قورقوری

من وقورقوری

ومن

من

واین عکس دقیقا مربوط به دیشبه که برای افطار مهمان داشتیم ساعت از 11 گذشته بود ومن کلافه بودم واسه همین مامانی منو برد که بخوابونه که یکهو اینجوری در رو گرفتم ومی خواستم فرار کنم برم پیش مهمونا که بابا ازم عکس گرفت

فرار

واما من در این روزها سعی می کنم خیلی چیزها یاد بگیرم

سرسری کردن بلدم با دستام بیا بیا کردن بلدم کله زدن بلدم وادای سرفه درآوردن بلدم

سق زدن بلدم

وقتی بابائی از سرکار میاد اونقدر براش ذوق می کنم که خستگی یادش میره

غذاهائی رو که مامانی درست میکنه برام با میل می خورم

ولی از قطره آهنم بیزارم

با غلت زدن کل خونه رو میرم ومیام

اصرار دارم قاشق وکاسه ولیوان رو خودم بگیرم

عاشق چائیم اگه مامان یا بابا بخوان چائی بخورن اونقدربا عشق نگاه لیوان می کنم که مجبور شن بهم بدن

عاشق نون سنگکم

همچنان به جز مامانی وبابائی وداداشی وعزیز با همه غریبی میکنم واین خیلی بده!

همچنان همه چیز رو میکنم دهنم

مامانی هر کاری می کنه حاظر نیستم بشینم وخیلی چیزا که الان یادم نیست...

وحرف آخر

معصومیت

دنیای ما بچه ها پر از معصومیت وپاکیه ما به این دنیا نیومدیم که قربانی جنگ وجنایت وخشونت باشیم

خدایا خودت همه ی بچه ها رو از آسیب مخافظت کن همه ی بچه های فلسطین بچه های عراق وهمه ی بچه های دنیا رودرپناه خودت حفظ کن وآلودگی ها رو از این دنیا پاک کن.

 

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامان نرگس
5 مرداد 93 9:06
عزیزدلم توی ماشی لباسشویی چیکار میکنی چقده کارای بچه ها شبیه همه....دخملی منم مثه توست ایداجون فقط با این تفاوت که دخمل من با غلت زدناش کل خونه رو طی نمیکنه و فقط کارهای در جا انجام میده ____________________ خوب آخه من وفروزان جون دوست وهم سن هستیم دیگه به همین زودی ها فروزان کوچولو هم شروع میکنه به دور زدن خونه اونوقت شما هم مثل مامان من باید زندگی رو تعطیل کنید وفقط مراقب باشد سرش رو به اینور اونور نزنه ویا یه جائی گیر نکنه ویا نیفته خدای نکرده
داداش امید
5 مرداد 93 16:19
سلام سلام آیدا جون آبجی جون مرهبون عاشقتم داداشی دوست دارم داداشی عشق شیرین داداش آیدای ناز داداش
مامان نرگس
7 مرداد 93 9:40
عیدتون مبارک ******************* عید شما هم مبارک
ترنم
12 مرداد 93 11:37
دلم میخواد شعری که خواهرزادم صدرا برا امیر مهدی میخونه رو برات بخونم عزیزم دینا قشنگم مست و ملنگم دینا زرنگم رنگ و وارنگم دینای شیرینم عزیزترینم _______________-- سلام خاله قدم امیر مهدی کوچولو مبارک باشه ممنون از شعر