40 روزگی
سلام
من آیدا کوچولو ٤٠ روزه شدم
40روزمه زورم زیاد شده!بزنمت...
نه نمی زنمت!
من خیلی دوست دارم بغل باشم وسرم سر شون مامان وبابام باشه و راه بریم خیلی هم تلاش می کنم گردنم رو خودم نگه دارم
اینجام یه روز کاملا اخمو وجدی خوابیده بودم
یه شب خاله مهلا اومد دیدن من وبرام یه سارافون وکفشک خوشگل آورده بود که خودش بافته بود اونقدر خوشگل بود که دلم نیامد عکسشو اینجا نذارم/مرسی خاله جون هنرمند
من یه خاله نرگس دارم که خیلی دوست داشت منو ببینه اماسالهاست که مریضه ودیگه پاهاش توان راه رفتن نداره ازاون جایی که خیلی مهربونه واسه من یه عروسک خوشگل وتابلوی وان یکادهدیه گرفت ودادمامان باباش واسم آوردن منو مامانی هم گفتیم حالا که خاله نمیتونه بیاد مابریم دیدنش ویه روز دوتایی رفتیم پیشش واونجا بود که من فهمیدم خاله نرگس مهربونم هم مثل من یک فرشتست
دوست داشتم عکس کادوهای خاله نرگس را اینجا بیادگار بذارم/مرسی خاله جونم
/
تابعد/بای بای