آیدا کوچولوی ماآیدا کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره
داداش امیدمداداش امیدم، تا این لحظه: 26 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

مسافرکوچولو

آیدااز15 تا 16 ماهگی

1394/1/28 16:05
نویسنده : آیداکوچولو
2,084 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

من برای بالارفتن از ارتفاع همه ی تلاشم رو می کنم وخیلی خیلی دوست دارم از یه جائی بکشم بالا حتی اگه بیفتم ودردم بیاد بازم ادامه میدم هرچیزی که دستم باشه تا با مخالفت مواجه شم پرتش می کنم ومیگم پرت! 

خیلی جیغ می زنم ومامانی فکر میکنه چون نمی تونم خواستم رو بیان کنم جیغ می زنم وحتی گاهی توی سر خودم هم می زنم

کلاغ پر و لی لی حوضک با داداشی وپیشی شدن ومیو میو کردن با بابا یئ وخاله بازی با عزیز جزو سرگرمی هامه همچنان توی اسباب بازی ها توپ خیلی دوست دارم ولازم به ذکره که عزیز جونم بهترین همبازی منهمحبتمحبتبوس

همچنان از بین خوراکی ها گوجه ونون خالی وماست رو خیلی دوست دارم وبه شیر لب نمی زنم

همچنان بیشتر از هر کلمه ای در روز برق رو تکرار میکنم برق برقش برقه وبیشتر از هر چیزی به برق اشاره میکنم یه چند تا چراغ قوه داریم وقتی بد غذا می خورم مامانی یکیشو روشن میکنه میده دستم ومن حواسم میره پیش برق عزیزم وغذام رو میخورم ولی دیگه نمی دمش به مامانی واینقدرروشن می مونن تا باطریاشون خالی بشه کلا مصرف باطری چاغ قومون تازگی ها خیلی رفته بالا!ویه روز خونه عزیز مجبورش کردم بغلم کنه تا هی لامپ رو خاموش روشن کنم اونقدراینکاروتکرارکردم تا هم لامپ سوخت هم کنتور پرید!

 مامانیم روزا نرمش میکنه ومنم همراهیش میکنم وهر کی بگه آیدا نرمش کن زود نرمش می کنم

درست روز ۷فروردین ۱۵ ماهگیم یادگرفتم در ورودی به حیاط رو باز کنم وروز ۲۴ فروردین یاد گرفتم که در همه ی کابینت ها رو باز کنم وحسابی کار مامانیم درومده!

وقتی می خوام شیر بخورم حتما باید اسباب بازی یا عروسک دستم باشه اول یکی دوتا چیزو محکم دستم می گیرم بعد میرم شیر می خورم

خیلی تا حالا اهل عروسک بازی نبودم اما جدیدا عروسکام رو لالائی میکنم بغل می کنم وباهاشون بازی می کنم

دوست دارم توی سینی بشقاب وسبد وتشت وهر چیزی که بشه اچ کنم( اچ کردن یعنی نشستن) ودوست دارم هر چیز گودی مثل کاسه وسبد وقابلمه رو روی سر خودم وبقیه بزارم وبگم کلات!

از جیغ خیلی می ترسم هر چند خودم استاد جیغ جیغم!همچنان به باز وبسته کردن در وسیله ها علاقمندم

 اولین دندون نیشم27یا۲۸ فروردین از سمت چپ بالا بعد ازکلی اذیت نیش زد شبائی که اذیتم می کرد با جیغ بیدار میشدم ودستم ودهنم می کردم ومی گفتم دد. دد. دد یعنی درد!

وموهام که خیلی تارهای نازکی دارند از بغل گوشم یه کم بلند شده بودن واذیت میشدم ومامانیم بالاخره دلش رو به دریا زد وامروز31 فروردین قبل از حمام با سلام وصلوات کوتاشون کردزیبا

وکلمات جدید: به خیلی از کلمات ش اضافه می کنم مثلا: باباش،پاپاش،جاش،نونوش،ماماش،فقط کلاه شده کلات!!وکلمات جدید،پرت،بده،عمه،چشم،عباعبا یعنی عباسی،پر،پت یعنی پتووقاش یعنی قاشق وجیش وددیعنی درد وتس یعنی ترس وبازوگوج یعنی گوجه واچ یعنی نشستن، وکوش؟ نی ! اینا ،که هم کلمه ی جدیده وهم بازی جدید!دوتا تغییر زیبا ماما شده مامانی وبابا شده بابائی ویه اسباب بازی دارم که یه هاپوی چرخ دار ودسته داره دوستش دارم واسمش رو گذاشتم گگودی!!

واما  عکسهااول یه توضیح اینکه برای این پست خیلی عکسای جالبی ندارم واسه اینکه مامانیم خیلی وقته یه سرماخوردگی بد وطولانی گرفته وخیلی حس وحال کارای جانبی رو نداشتهغمگین

 

واما عشق ارتفاع(برعکس مامانیم)

مبل نوردی

اینجا توی آشپز خونه ی عزیزم رفتم روی صندلی وزل زدم به دریچه ی نور!

من کلا روی مبل یا صندلی نمی شینم وایمیسم!

صندلی

باز کردن در ورودی

اولین دری که باز کردم

ووقتی در کابینت ها رو باز کردم

درکابینت

اینجا یه باره که داشتم غذا می خوردم ودر قابلمه رم گذاشته بودم رو سرم ومیگفتم کات کات یعنی کلات!

درقابلمه بازی

نشستن توی تشت

تشت سواری

نشستن توی سینی

سینی سوای

وقتی نشستم تو سبد اسباب بازیام

سبدبازی

پیشی بازی ومیو میو با بابائی

پیشی پیشی میو میو

اینجا اگه گفتین دارم چیکار میکنم با کاسه ضرب گرفتم ودارم میزنم !

ضرب

واین همون گگودی معروفه که خیلی دوسش دارم ویکی دوروزه که متاسفانه نمی دونم چرا دیگه نه دست داره نه کله!خطاسکوتخطاسکوت

گگودی

اینجا همه ی وسایل توی جانونی رو پخش وپلا کردم

شیطونی

اینا موهای نازمه که واسه اولین بار مامانی کوتاه کرده

موهای نازم

واینجا درو باز کرده بودم وفرار...

فرار

یه روز رفته بودیم خونه ی خاله معصوم مهربونم مهمونی ومن با ترنم دختر خاله مهری ودینادختر خاله فاطی عکس گرفتم امیدوارم در آینده برای هم دوستان خوبی باشیم مامانامون سالهاست که با هم دوستنمحبتمحبت

آیدا ودوستان

مامان نوشت:همیشه درآغوش خدا باشی وآغوشت همیشه پر باشدازعشق دخترم! آرام

آغوشی پر از عشق

 

 

 

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

★نیـــــــــکتا★
1 اردیبهشت 94 14:08
_______________¶¶¶¶¶¶ __________¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶ _¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ [█]¶¶¶¶¶ ____¶¶¶¶¶ [█] ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶`▼´¶¶¶¶¶¶ ______¶¶¶¶¶¶¶·♥·¶¶¶¶¶ __¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤ __¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¤I T.’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶____ ¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶____ ¶¶ ¶¶_____ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶ _¶¶___¶¶¶¶¶________¶¶¶¶___¶¶ __¶¶¶¶¶¶¶¶___________¶¶¶¶¶¶ (♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥) سلام ...وبتون خیلی عالیه راستی به منم سر بزنید اگر با تبادل لینک موافقید ، حتمـــــــــــــــــــــــا خبر بدید تا لینکتون کنم
مامان آنیسا
2 اردیبهشت 94 8:40
وای وای وای پس تو هم عین آنیسا عاشق ارتفاعی وای مامامانی کارت در اومده هر چیم که بززگتر بشه کاراشون خطرناک تر میشه خاله جون حسابی موهاشو کوتاه کردینا ولی واسه تابستون خوبه هم شستنش راحته هم گرمش نمیشه
مامان مهنا
2 اردیبهشت 94 23:58
سلام عزیزم وای که چقدرکارای شماوروجک بانمکه وحسابی شیطون بلا شدی دوستت دارم ایدا جووونی
ساعت دیواری اتاق کودک
6 اردیبهشت 94 12:02
انواع مدل های ساعت دیواری اتاق کودک
مامان نرگس
6 اردیبهشت 94 14:41
سلام آیدا جونم.خوبی عزیزم؟ ماشاله کلی کارای جدید یاد گرفتیو کلی بازی میکنی. خاله جون کوهنوردم قربونت برم که عاشق ارتفاع شدی برعکس ما مامانا........ ببین چطوری توی سبد اسباب بازیهاش جا شده مامانی بهتر شدی؟؟؟؟؟؟ ___________ سلام خاله جون ممنون از لطفتون مامانیم هنوز خوب نشده منم مریض شدم واسمون دعا کنید لطفا
مامان مبینا
7 اردیبهشت 94 8:06
واااااااااااااااااای ک چقد اخلاق و رفتار ایدا شبیه مبیناست اخه مبینا عااااااااااااااااااااااشق ارتفاعه غذای مورد علاقشم نون خالیه یعنی اگه چیزی توش باشه اصلا نمیخوره بووووووووووووووس واسه ایدا جونی
مامان مبینا
7 اردیبهشت 94 8:06
اپم
ترنم
13 اردیبهشت 94 8:57
عجب شیطون شدی خدا به داد مامانت برسه دندونت هم مبارک با همه شیطونیات خیلی جیگری اگه پیشک بودی گازت میگفرتم تا خالی شم