آیدا از ۴۹ تا ۵۰ ماهگی
سلام من اومدم
این ماه کلی بارندگی های خوب داشتیم خداروشکر هم برف هم بارون ومنم رفتم برف بازی
یه کار بانمک که البته اختراع خودم بودش و قبلا هم انجامش میدادم اینه که تا به هر دلیلی کسی رو ناراحت کنم عذر خواهی میکنم وبعدش هم میگم"بخند"وبعدش هم میپرسم "خوشحالی؟"وبدین صورت هر خرابکاری کرده باشم فراموش میشهو موقعی هم که از کسی عصبانی بشم میگم "دیگه باهات دوست نیستم"
استفاده از گوشی و تبلت برای من ممنوعه وقتی که تو خونه یهو غیبم میزنه همه میفهمن که الان یه گوشی رو برداشتم و رفتم یه جایی قایم شدم و مشغول بازیمگم شدن من و یه گوشی همیشه با هم ارتباط مستقیم دارن
این ماه دایی علی اینا دو روز اومدن پیشمون ،من دایی علی رو خیلی دوست دارم و یه بار که می خواستن مهمونی برن منم باهاشون رفتم این اولین باری بود که بدون مامان و بابام جایی رفتم و اتفاقا خیلی هم بهم خوش گذشت
واما عکس ها اول عکسهای برف بازی
واستارت خونه تکونی
اینجا به بابا کمک میکردم پرده خونه عزیز جون رو نصب کنه
وکمک به مامانی
وآیدای خوشمزه تو یخچال
وآیدا توی سبد
آیدا در حال بازی
و قلم دوش دایی علی