جشن تولد ۳ سالگی
سلام امروز ۲۶ آذر ماه جشن تولدم رو گرفتیم مامانیم این زمان رو انتخاب کرد چون شنبش تعطیل بود وشب میلاد مبارک حضرت محمد بودوخاله ودایی ایناهم می تونستن بیان واز یک ماه قبل بهشون اطلاع دادواونها هم به بدترین شکل ممکن سورپرایزمون کردن ونیومدن وداداش امیرم هم به خاطر شرایط بد آب وهوا نتونست بیادواز اونجایی که تعطیلات بود بقیه ی مهمونها هم کلی معذوریت داشتن مثلا خاله پریسا خونه ی پدربزرگش مراسم بودوفقط لطف کرد وبعد از ظهر اومد وشب نموند خاله معصوم مهمون داشت که بعدازظهرش نتونست بیاد ولطف کرد وشب به همراه مهموناش اومد وخاله مریم هم فامیلاشون اومده بودن و خلاصه بعداز ظهر اومد وشب می خواست بره که مامانم با خواهش وتمنانذاشت شب برن تازه عمو مجید همراهش نیومد وخلاصه مامانم کلی حرص خورد ولی جشن تولدم خداروشکر به خوبی وخوشی برگزار شد مهمونی از نهار بود مامانی ماهیچه وقورمه سبزی با رشته پلو برای نهار گذاشت وبرای شام از رستوران شقایق چلو جوجه کباب گرفتیم بماند که شام رو از ۲ هفته قبل سفارش داده بودیم وچون بخشی از مهمونا نیومدن کلی زیاد اومد غذا که مامانم تقسیمش کرد ومهمونای عزیزم هم کلی هدایای قشنگ برام آوردن و تشکر فراوان از خاله بانو که همه ی زحمات مهمونی رو کشید وکلی خسته شدوالبته مهمونی یه سورپرایز خوب هم داشت خاله مریم نوه ی خواهرشون آناهیتا رو آورده بود که خیلی دختر ماه وگلیه وخاله معصوم ستایش خواهر زادش رو آورد که دختر بلا وشیطونی هست وخلاصه تا تونستیم بازی وشادی کردیم ورقصیدیم فقط ستایش جون بعد از مراسم تولد وبرای شام اومد ویادم رفت باهاش عکس بگیرم ضمنا چند روز قبل از تولدم رفتیم آتلیه ی عموفرشید وعکسای یادبود ۳ سالگیم رو گرفتیم
واینم عکسا که چون مامانم دست تنها بود یه خورده هم کلافه عکسا اونجور که دلش می خواست نشد ولی خوب بازم یادگارین
اولین عکس لباس وکفش وتاج تولدم
عکس پشت صحنه ی عکس آتلیم
شب قبل از تولد در حال تهیه ی تدارکات
کیک تولددختر توت فرنگی
عکسای تولد
من وسوگند وآناهیتا
من وعزیز جونم
من وبابایی ومادر جون فاطمه ومامان جون(مادربزرگ بابایی)
من وتولدم وبابام وداداشم وبوس بوس
من و داداشی عزیزم
من وخاله مریم عزیزم وآرین وآناهیتای عزیز
من وخاله پریسا وزهرا وپریا
من وخانم دایی ومادر خانم دایی
من وخاله بانو که کلی زحمت کشیدن برای مهمونی تولدم
سبد هدایا وگیفت ویاد بود ها
تزئینات
غذاها نهار رشته پلو وقورمه سبزی وماهیچه وشام چلو جوجه کباب
میوه وتنقلات
کادوها
مامان وبابام یه جفت النگوی میناکاری شده
اسباب بازی ها(جعبه موزیکال سوگند،تخت عروسک داداشی،عروسک خاله مریم وآرین وآناهیتا)
واین عروسکای پونی رو داداش امیر چند روز بعد از تولدم برام هدیه آورد
لباس سبز اقدس خانم مامان خانم دائیم ولباس قرمز خاله فاطی ودینا
هدایای نقدی وشکلات
عزیز جونم ۲۰۰مادر جونم۲۰۰داییم۱۰۰خاله پریسا۶۰خاله معصوم ۱۰۰وخاله بانو۲۰هزارتومن
وچندروز بعد از تولدم خاله جون هم ۵۰۰ تومن کادوی تولد برام فرستادن
مامان نوشت:هیچکس،هیچکس به اندازه ی من عاشق تو وبهانه هایت نیست...