آیدا کوچولوی ماآیدا کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
داداش امیدمداداش امیدم، تا این لحظه: 26 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

مسافرکوچولو

بهمن پر برف❄️❄️

بهمن ماه خیلی خوب برف بارید و من سری به سری عکس برفی گرفتم این عکس‌ها یه روز که با ترنم و مامانا رفتیم یه برف بازی خیلی حسابی (این کلاه سفید صورتی زیبا رو خاله جون برام بافتن♥️♥️😍)   و یه روز برفی دیگه     و برف پارو کردن با بابایی و یه روز سرد گردش و بازی با دینا و رضا یه روز برفی که با بابایی تو حیاط ایگلو ساختیم و من و کوه برف تو حیاطمون یه ر...
30 بهمن 1401

دی❄️❄️❄️

یه روز قشنگ دی ماهی که بالاخره برف اومد و من رفتم برف بازی با صبا و صدرا دوست شدم با هم بازی کردیم و آدم برفی ساختیم قبل از اینکه برم برف بازی این جوجه آدم برفی رو تو حیاط ساختم فردای اون روز بازم برف اومد و من بازم رفتم برف بازی و دعا کردم که باز صبا و صدرا رو ببینم و دیدمشون🤩🤩‌و اینبار به جای آدم برفی ایگلو ساختیم و من در ایگلو     جشن یلدای مدرسه و شب یلدا خونه عزیز جون جشن تولد دینا و مراسم جشن تکل...
28 دی 1401

تولد ۹ سالگی♥️

سلام من نه ساله شدم🤩   من و مامان و بابام♥️ من و داداشیم♥️ من و عزیزجونم و سوگندجون♥️ من و مادرجون و عزیزجونم♥️ من و دوستام♥️ من و ترنم جونم♥️ من و پریا جونم♥️ من و دینا جونم♥️ من و ثناجون و تبسم جونم♥️ من و رضاجون♥️ من و سوگندجونم♥️ و کادوهام😍😍 کادوی مامان و بابام، گردنبند و عروسک سنجاب اسموتی و قیچی طرح‌زن داداشیم ۵۰۰ تومن و...
7 دی 1401

آذر

سلام آذرماه برگریزون شد حسابی و من عکسای پاییزی گرفتم       و یه روز که صبحانه بردیم و توی کلاس دورهمی خوردیم و تماشای جام جهانی فوتبال با بابایی و عکسی که مامانی یواشکی گرفته روز سه‌شنبه ۲۹ آذر توی کلاس جشن یلدا گرفتیم که همه‌ی زحمت‌ها رو مامان باران کشیدن این پکی بود که بهمون دادند و عکس‌های جشنمون ...
29 آذر 1401

آبان

هنوز خیلی برگریزون نشده ولی یه چندتا عکس پاییزی گرفتم یه روز خوب اوایل آبان که با دوستامون رفتیم پیک‌تیک بازی ضرب توی حیاط مدرسه یه روز که همه با هم نماز خوندیم جشن عدد ۱۰۰۰ توی کلاس یه روزم برای درس هرم غذایی آش رشته بردیم کلاس یه روز که اوریگامی پروانه ساختیم و یه روز که کاردستی جامد مایع گاز و کاردستی و ارزش مکانی ساختیم اجرای تئاتر بلدرچین و برزگر و توی کلاس برای خانم املا گفتیم و تصحیح کردیم و آزمایش تبخیر...
30 آبان 1401

اتاق زیبای من

ما به خونه‌ی جدید اومدیم من اینجا اتاق خودم رو دارم خونه‌ی قبلی اتاقم با مامان و بابام مشترک بود و عکسهای اتاقم پرده‌ی گل گلی قشنگم کمدم تخت و ست سرویس خواب و فرشم که ست هستن فرشم تختم لوسترم دیوار کوب و ساعت دیواریم چراغ خوابم اسباب بازی‌ها پونی ها و عروسک هام پنجره‌ی سنتی اتاقم و من در حال درس خوندن و صندلی قشنگم که اینترنتی سفارش دادیم و چند روز طول کشید تا بیاد توی خونه‌ی جدید توی پاگرد من یه کلبه دارم 😍 و چند روز بعد بابام برای کلبه‌م ریسه‌ی چراغ قلبی قلبی وصل کرد♥...
26 آبان 1401

مهر🍁🍂

سلام سال تحصیلی جدید شروع شد من از نوزادی هیچ چیز رو زیر گردنم نمیتونم تحمل کنم امسال مقنعه این فرمی بود و مامانم با مدرسه صحبت کرد و مقنعه پشت گردنی داد برای من دوختند آخر هفته‌ی اول مهر رفتیم همدان که خیلی خوش گذشت و دوست پیدا کردن که برنامه‌ی همیشگی منه و نهار که پیتزا و سیب‌زمینی سرخ شده خوردم و مرکز خرید که یه هدفون قشنگ خریدم غروب رفتیم لونا پارک که خیلی زیباست و شام هم پارک خوردیم یه پارک کودک عالی داشت که باز کلی دوست پیدا کردم و کلی بازی کردم ولی دیگه حواسمون نبود عکس نگرفتم خیابون بوعلی یه ماشین برقی های با مزه‌ای داشت که سوار شدم و...
31 شهريور 1401

شهریور🌞

سلام قرار نبود تلخی‌ها را بنویسیم، اما این ماه ماه دختر ایران بود، ماه مهسا، ماه مهساامینی🥀🥀#مهسا_امینی🖤 و شهریور گرم به روایت تصویر اول یه روز خوب که رفتیم دریاچه و رفتیم فروشگاه که جای خیلی بلند و قشنگیه و خرید کردیم یه روز با دینا اینا رفتیم موج های آبی بروجرد خیلی خوب بود خیلی هیجان انگیز بود و دلم می خواد بازم برم نمیشد عکس بگیریم فقطاینجا توی لابی یه عکس گرفتیم و بعد از استخر رفتیم میدان سماور و نساجی  داداش یه دوره بابد بگذرونه و از صبح تا شب بابا و داداش نیستن و ما تنها هستیم جمعه که بابا اینا ب...
31 شهريور 1401